از تنهایی می ترسم و مدام به دامن آدم ها میاویزم. باید مدام کسی دور و برم باشد.ولی یک وقت هایی هم لازم دارم که هیچکس نباشد. عموما پشت فرمان..موزیکی که کسی نمی داند از کجا پیدایش کرده ام و کسی نمی داند برای چه گوش می دهم و کسی نمی داند کدام قسمت هایش را با خواننده همخوانی می کنم.

راز...رازهای زیاد ، حرف های ناگفته و اشک های یواشکی.همین لحظه های یواشکی تنهای تنهای تنها هم اگر نباشد دیوانه می شوم.